« از زبان مادرِ یک شهید مفقود الاَثر»
چشم به راه تو شدم سالها
تا که بیایی پسرم از سفر
حیف که بی فایده بود انتظار
در نَزَد این غمکده را، یک نفر
جبهه و جنگی که در آن بودهای
بزمِ عروسی شد و پا تختیاَت
مانده فقط از تو دو دستِ لباس
در کُمد کهنهی جا رختیاَت
میشود آیا که بیایی و من
پاک کنم گَرد و غبار از تنت؟
منتظرم منتظرم از همان
روز ِخدا حافظی و رفتنت
این که تو مفقود شدی، شایعه ست
هر کِه بیان کرده، به پایِ خودش
پیش خدا جای تو امنست و من
البته راضی به رضای خودش...
زهرا موسی پور فومنی
۹ ژانویه ۲۰۱۶
برچسب : نویسنده : fzahramoosapour2 بازدید : 3